پس از یک روز در کالج، پدر ناتنی ام همیشه منتظر است تا مرا اغوا کند. این یک روال است، اما او هنوز هم وقتی او را اغوا می کنم شگفت زده می شود. او یک حرفه ای است، قبل از اینکه او را سخت سوار کنم، به من یک بالش شگفت انگیز می دهد. این سنت داغ بعد از مدرسه ماست.