آلیسون اوری، یک منشی معتاد به کار، با رئیسش در دفتر مجلل خود روبرو می شود. او که هوس خروس او را دارد، عمیقاً شیرجه می زند، عینکش به سختی با حمله دهانی بی امان او مطابقت دارد. خلسه او در حالی که او روی دور او دهانش را می بندد، منعکس می شود و ردی از رضایت به جا می گذارد.