خواهر ناتنی من، یک بمب بلوند، همیشه آهنگ ها را می پیچد تا حضور من را غرق کند. یک روز شوم، او تصمیم گرفت موسیقی خود را به اندازه کافی ساکت کند تا من را اغوا کند. قبل از اینکه من آن را بدانم، او کیر من را در دهانش داشت که منجر به یک برخورد وحشیانه و تابو شد.