در یک برخورد دوش آب گرم، پسرعموی من، یک حشره کوچولوی یواشکی، تهدید کرد که ویدیویی را که شامل او، پدرش و من بود، در معرض دید قرار می دهد. برای ساکت نگه داشتن اوضاع، من موافقت کردم که اجازه دهم او راه خود را داشته باشد. چیزی که به دنبال داشت، یک سواری وحشیانه و خشن از لذت شدید بود.