مای مایرز، تشویق کننده شیطون، در یک برخورد وحشیانه با دو مرد خوش شانس افراط می کند. او به طرز ماهرانه ای به آنها خدمات می دهد، ماهرانه عمیقاً گلو می زند و صورتشان را لعنت می کند، و آنها را در خواسته های سیری ناپذیر خود رها می کند. این فرار در فضای باز گواهی بر عطش سیری ناپذیر او و ناتوانی آنها در مقاومت است.