عزیزه، یک نوجوان آفتابی و لاغر اندام، مشتاقانه کالاهای تازه خود را برای فروش عرضه می کند. او یک زیبایی طبیعی است، لب ها و انگشتانش مشتاقانه یکدیگر را در نمایشی وسوسه انگیز از میل کاوش می کنند. بیدمشک او به طرز ماهرانه ای لذت می برد و منجر به پایانی نامرتب و ناهموار می شود.