بروک اغواگر از دارایی های پر جنب و جوش خود پرده می زند، از صحنه مرکزی لذت بخش خود. او با ملایمت گلبرگ های شبنم خود را نوازش می کند، انگشتانش روی گنجینه جوانه زده اش می رقصند. چشمان معصوم او، خیانت به خواسته های شکفته اش، در حالی که او تسلیم شیرین ترین خیالات خود می شود.