نوجوان النا کوشا هوس یک شب وحشیانه می کند و مشتاقانه یک خروس بزرگ را به تن می کند. او صورتش را لعنت می کند و تقدیر را می بلعد، در حالی که لبخند معصومانه خود را حفظ می کند. این جلسه هاردکور با یک صورت نامرتب به پایان می رسد و الینا کوشا را با تقدیر پوشانده می کند.