میا مالکوا و نامادری اش الکسیس فاوکس در برخی از اقدامات لزبین داغ افراط می کنند، ناله های آنها در خانه می پیچد. آنها تقریباً توسط دوست پسر میا گرفتار می شوند، اما موفق به فرار می شوند. خانم ها به برخورد پرشور خود ادامه می دهند، و الکسیس قبل از بازگشت به بیدمشک خوشمزه اش، توجه زیادی به سینه های فراوان میا می کند.