دخترخوانده گرفتار شده، یک ویترین داغ از شور و شوق نوجوان شهوتران، کلویی کوتور زرق و برق دار را نشان می دهد که برای توجه برادر ناتنی اش التماس می کند. او مشتاقانه بیدمشک تنگ خود را برای اکتشاف او پیشنهاد می کند. برخورد شدید آنها به یک کامشات شگفت انگیز ختم می شود.