کشیش چستر وایت به گله اش خدمت می کند، اما خطبه هایش سکولار است.مذبح او بدن یک زن است و او برای عبادت زانو می زند.کریستال وایت اغوا کننده منحنی های خود را ارائه می دهد و او مشتاقانه جشن می گیرد.سالن های صومعه با شعارهای شهوت انگیزشان طنین انداز می شوند.