برده بلوندی را می بیند که در بند و زانو زده است و مجازات بی رحمانه BDSM را تحمل می کند. اربابش، هیکلی سختگیر در چرم سیاه، رگباری از شلاق ها را آزاد می کند، هر ضربه دردناک تر از آخرین ضربه است. او به محدودیت هایش هل داده شده است، بدنش گواهی بر تسلط اربابش است.