جی و دوستش حقیقت یا جرات را بازی کردند که منجر به یک جلسه داغ شد. من به جی جرات دادم که من را بکند، و دوستش تماشا کرد. با وجود گل میخ سیاه، جی وقت خود را صرف لیسیدن کس من قبل از یک سواری وحشیانه کرد و من را با تقدیر پر کرد و وحشیانه ترین فانتزی من را به حقیقت تبدیل کرد.